تحقق جامعه عادلانه افراد را به استنباط روشهای رسیدن به آن سوق میدهد. بسط عدالت اقتصادی در جامعه نیازمند رعایت همهی جوانب عدالت در اجتماع میباشد. بنابراین دولت اسلامی برای تامین مالی خود نیازمند مالیاتی است که درجمعآوری آن، عدالت رعایت شده باشد. با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکردی جامع مطابق با روش شهید صدر، رهیافت مالیات عادلانه از نظر حضرت علی علیه السلام در نهجالبلاغه منوط به اجرای اصولی نظیر: توجه به عمران و آبادانی در اخذ مالیات، عدم ایجاد محرومیت ازحقوق مشروع، توجه به دولت مرکزی در مالیاتها، خوداظهاری اولیه توسط مؤدیان و... دانسته شد. با مقایسه رهیافت عدالت مالیاتی از منظر امیرالمومنین علیه السلام با اصول مالیاتی علم اقتصاد، بدست آمدکه: اولا، با تعریف عدالت به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خود، سایر اصول مالیاتی منتزع از اصل عدالت مالیاتی بوده، لذا سرلوحه اصول مالیاتی در دریافت مالیاتها در دولت علوی، رعایت عدالت درتمامی جوانب آن است. ثانیا، در نظام اقتصاد اسلامی علوی، اصول مالیاتی دقیق و کاربردی وجود دارد که بسیار کاملتر از اصول مدون در علم اقتصاد است. ثالثا، وقتی رهیافت عدالت مالیاتی، با بهکارگیری تمام جوانب آن، مبنای دولت اسلامی قرار گیرد، علاوه بر رعایت اصول مالیاتی کلاسیک در علم اقتصاد، نواقص آن نیز پوشش داده خواهد شد.
مطهری، مرتضی، 1386ش، اسلام ومقتضیات زمان، قم: انتشارات صدرا.
آقانظری، حسن و محمدتقی گیلک حکیمآبادی، ۱۳۹۱ش، درسنامه نگرش علمی به هزینه و درآمد دولت اسلامی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
مقاله ها
حاجیان، رضا و مصطفی دلشاد تهرانی و محمدرضا امینی حاجآبادی، ۱۳۹۶ش، زمینههای شفافیت اطلاعات و عدالت اقتصادی از دیدگاه نهجالبلاغه، پژوهشنامه نهجالبلاغه، ش۵۵، صص۸۱-۱۰۱.
شهاب، محمدرضا، 1392ش، بررسی تحلیلی مهمترین اصول اخلاقی حاکم در نظام مالیاتی علوی، پژوهشنامه نهجالبلاغه ش۳، صص 101-120.
قائینی، محمد و محمدعلی احمدی،۱۳۹۰ش، حکم فقهی جریمه تاخیر پرداخت مالیات از منظر شرع مقدس اسلام، پژوهشنامه مالیات، ش۶۰، صص۷۱-۹۶.
مروتی، سهراب و فرشته دارابی، 1392ش، بررسی فرآیند عدالت مالیاتی، دوفصلنامه پژوهشنامه علوی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سال چهارم ش1، صص105-124.